9 %
تخفیف

ماجرای تسخیر مدی کلیر


299,000 تومان9 % تخفیف

 مروری اجمالی بر کاراکتر­های اصلی کتاب

خانم سارا پایپر: وقتی منشی آژانسِ کاریابی به او تلفن می­کند، زندگی­اش از این رو به آن رو می­شود. اگرچه، او این تماسِ تلفنی غیر­منتظره را فرصتی برای ایجادِ تغییر در زندگی یکنواختش در آپارتمانِ خفه و دلگیرش می­داند؛ راهی که بتواند از پسِ خرج و مخارجِ سنگینِ زندگی در لندن برآید.

آقای اَلیستر گِلیس: پای او در جنگِ جهانی اول کمی آسیب دیده است. اَلیستر گلیس، جوانی خوش­پوش، خوش­سیما و خوش­هیکل، باکلاس و به شدت مایه­دار است. او برای تحقیق و بررسی وجودِ روحِ سرگردانِ دختری نوزده­ساله، که گفته می­شود انباری عمارتی روستایی­­ را در شهرِ وارینگستوک به تسخیرِ خود درآورده است، فراخوانده می­شود؛ دختری که یکی دو سال قبل در همان انبار خودش را حلق­آویز کرده است. اَلیستر، همیشه به مستند­های مرتبط با دنیای فرا­طبیعی (سوپر­نچرال) علاقه­مند بوده و علی­رغمِ ثروتِ هنگفتی که از پدرش برای او به ارث گذاشته شده، خودش را بی­نیاز به مادیات می­داند.

آقای متیو رایدر: سربازی جوان، خشن، آشوب­گر، و بی­پروا. دوستِ صمیمی اَلیستر، از دورانِ جنگ جهانی اول، که به او در کارِ تهیه مستند ­های دنیای ارواح کمک می­کند؛ دستیارِ همیشگی و رفیقِ روز­های سختِ او. برخلافِ آنچه درباره خودش فکر می­کند، او در یک مخمصه عاشقانه با سارا گیر می­افتد…

و…

مدی کلیر: دختری روستایی که از مردان متنفر بود. و هیچ­وقت با مردان صحبتی نکرد، تا بعدِ مرگش. روحِ او آزرده است، خشمگین، و انتقام­جو. مدی، کینه­ای کهنه دارد و انگیزه­ای قلبی که او را به روحی دست­پرورده شیطان مبدل ساخته است؛ روحی بلاتکلیف در برزخِ بینِ بهشت و جهنم.

دسته:

توضیحات

 

آنالیزِ ژانرِ وحشت، با چاشنی عاشقانه

خواندنِ یک اثرِ ادبی به معنای کاوشِ دنیای کلمات و واژگان مرموز است؛ حسی توصیف­نشدنی که به هنگامِ خواندنِ یک کتابِ جدید، آن هم از نوع رمان به خواننده دست می­دهد، حسِ نابِ شیرجه زدن در ابراقیانوسِ داستانِ زندگی آدم­هاست، در ابعادِ مکانی و زمانی مختلف. هرچند، حسی که موقعِ خواندنِ این کتاب به خواننده القا می­شود، بسیار متفاوت است، در مقایسه با بقیه کتاب­ها، و بقیه رمان­ها. اگر یکی دو صفحه از این رمانِ رمز­آلود را خوانده باشید، احتمالا یادِ سری فیلم­های احضار در ضمیرِ­ناخودآگاهتان زنده خواهد شد: تصویری پُر­رمز و راز از دنیای تاریکِ ارواح و اجنه­ای که خانه­های قدیمی انسان­های فانی را به تسخیرِ خود درآورده اند و قطعا برای این کارشان دلیلی قانع­کننده داشته اند، مثلا حرفی ناگفته یا رازی فاش­نشده. داستانِ هیجان­انگیزِ ماجرای تسخیر مدی کلیر، خون را در رگ­های شما به جریان خواهد انداخت، البته درصورتیکه قبل از این مرده بودید! بگذریم، وقایعِ این داستانِ عجیب و غریب با آن حال و هوای تاریک و معمایی، توصیف کننده اتمسفرِ کلاسیکِ دهه بیست میلادی در کشورِ انگلستان، در شهرِ بسیار کوچک و کم جمعیتی به نامِ وارینگستوک می­باشد. این رمان، وایبِ دارک و فانتزی (البته نه از نوعِ بامزه و دوست­داشتنی) زندگی در سالِ ۱۹۲۲، پس از اتمامِ جنگ جهانی اول را می­دهد: زندگی در شهری دورافتاده در اطرافِ لندن، با مردانی سنگدل، و زنانی پُرحرف که عاشقِ شایعه­پراکنی اند… و مسافرخانه­ای­ نسبتا متروکه در دلِ جنگلی تاریک، لابه­لای درختانی تنومند، که پر از مهمان­های ناخوانده و اتفاقاتِ پیش­بینی­نشده است؛ اتفاقاتی که مو به تنِ آدم سیخ می­کند.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجرای تسخیر مدی کلیر”